اول آن که کتاب را به حکم قاضی نمیخوانند؛ کتابی درست خوانده میشود که مخاطب، خود، آن را انتخاب کند. اگر قرار است کتاب به فهرست مجازاتهای تکمیلی افزوده شود، بهتر است پیش از آن، تغییراتی در قانونِ حقوق مولفان و مصنفان انجام پذیرد و در آن پیشبینی شود تا از مولفان برای این کار اجازه بگیرند. فقط فراموش نکنیم که با انتشار این سیاههی کتب، مشکلی خواهیم داشت مثل مشکل سیاههی شهرهای محل تبعید!
دو دیگر آن که شاید اگر در حکم تکمیلی، معرفی کتاب برای مطالعه بود، چیزی نمینوشتم. رونویسی؟! (مباد انشای منشیان دیوانی را کژی برسد!)
سوم آن که در مواجهه با بخشی از این حکم که نام کتاب در آن ذکر شده است، فارغ از محکمه و حاکم و محکوم، اگر دستنویس کتاب را میداشتم حتما برای دادگاه محترم ارسال میکردم. صدحیف که این کتاب را –مانندهی باقی کتابهام- با دستگاه نوشتهام.
چهارم آن که داستان سیستان روایت سفر رهبر گرامی انقلاب است به سیستان و بلوچستان در دورهی دوم خرداد. به تک تک کلمات آن ایمان دارم و همچنان تفریط آن دوره را مایهی بروز افراط در دورهی بعدی میدانم. موضعم همان است که بود.
و ختم کلام این که نتیجهی داستان سیستان» همین بند پایانیِ کتاب است.
رهبر، همانقدر كه رهبرِ تیمِ حفاظت است، رهبرِ مردم نیز هست، رهبرِ نیروی انتظامی، رهبرِ چتربازانِ مرزنشين، رهبرِ جوانانِ برومند، رهبرِ پيرمردانِ بيدندان، رهبرِ فرزندانِ بیكسِ شهدا، رهبرِ رانندههای فرمانداری، رهبرِ پسرانِ نمازِ جمعه، رهبرِ دخترانِ خیابان، رهبرِ هپیبرادرز، رهبرِ خواهرانِ زینب، رهبرِ چپ، رهبرِ راست، رهبرِ استاندار، رهبرِ فرماندار، رهبرِ بلوچ، رهبرِ زابل، رهبرِ سیستان، رهبرِ شیعه، رهبرِ سنی، رهبرِ كرد و ترك و تركمن، رهبرِ یاروها، رهبرِ بچههای نشرِ آثار، رهبرِ بچههای مخالفِ نظام. رهبر همانقدر كه رهبرِ من است، رهبرِ رفیقِ شفیقِ من است. او بایستي رهبرِ همه باشد.»
نیازی به رونویسی نیست.
اعتراض رضا امیرخانی به حکم قاضی/ زورکی نمی شود کتاب داستان سیستان را خواند
رضا امیرخانی: داستان روستایی به نام هاشمی رفسنجانی در کشور همسایه و مسئول سفارتی که پرسپولیس را نابو
رهبرِ ,کتاب ,حکم ,است، ,سیستان ,سیستان» ,آن که ,در آن ,رهبرِ بچههای ,کتاب را ,همانقدر كه
درباره این سایت